امام تنها یک چهره سیاسی و رهبر یک انقلاب سیاسی نبود.در شخصیت امام خمینی ( ره ) اخلاقیات و نکات نابی می باشد که گاه مغفول می ماند. در این متن تلاش شده است عبارت و توصیه های امام را درباره تفریح و نشاط، ساده زیستی، محبت، عدالت، بیت المال، زندگی خصوصی مردم و آداب اجتماعی از زبان سایرین و در آثار آنها گردآوری نماییم
تاکید امام خمینی بر لازم بودن تفریح و نشاط در زندگی
روحیه با نشاط و مثبت یکی از لوازم اصلی زندگی ، تحرک و پیشرفت است. روزمرگی و عدم شادی همچنین افراط و تفریط در درس خواندن و ... باعث رکود در روحیه و زندگی و در نتیجه عدم پیشرفت و عدم سیر گردش صحیح در نظم و انضباط شخصی و اجتماعی می شود. لذا تفریح باید در زندگی به شکل متعادلی وجود داشته باشد تا روحیه لازم برای کسب مهارتهای زندگی و نیز تلطیف خلق و خوی اجتماعی فراهم آید. در نمونه ذیل با هم خاطره ای را می خواینم که حضرت اما مبه همان اندازه که به درس خواندن اهمییت قائل می شدند به همان میزان هم به تفریح و نشاط اهمییت می دادند.
به یاد دارم که امام همیشه مىفرمودند: در ساعت تفریح درس نخوانید و در ساعت درس خواندن تفریح نکنید. هر کدام در جاى خود. ایشان مى گفتند که از زمان کودکى به یاد دارند که هیچ وقت ساعت این دو (تفریح و درس) را با هم عوض نکرده اند.
عاطفه اشراقی
منبع : گزیدهای از سیره امام خمینی(س): چند حکایت از روحالله
امام خمینی(س) : از من مدح نکنید
لازمه دوری از غرور و تکبر ، تواضع است . انسان متواضع بخصوص وقتی که عارف هم باشد به جد مراقبت می کند تا مبادا دچار تکبر و خود پرستی شود. اگرچه به مصداق " خیر الامور اوسطها " باید در هر امری ، میانه روی پیشه کرد.اما شنیدن تاکید امام امر به نگفتن مدح ایشان در شخصیت و مقامی همانند ایشان که بنیان گذار جمهوری اسلامی و رهبر ایران بودند،براستی و به حق،نشانه یک خصیصه بارز و والا و قابل تحسین و درسی آموزنده برای مادر طول و عرض تاریخ است،تا همیشه به یاد داشته باشیم تا با به دست آوردن چیزهایی در زندگی ، سریعا خود را نبازیم و همیشه همانی باشیم که باید باشیم و بر سلامت نفس و مراقبت از آن کوشا باشیم و نسبت به نظارت دائمی احوال خویشتن ، ممارست نماییم.انشاالله.
یک بار با جمعی از رفقای دادستانی خدمت امام بودیم. از خدمت ایشان که داشتیم مرخص میشدیم، امام مرا صدا زدند. وقتی برگشتم،به من فرمودند:"فلانی میخواستم به شما بگویم از من مدح نکنید."
محمد محمدی گیلانی
منبع:برداشت هایی ازسیره امام،ج3،ص 233
امام خمینی(س): من تکلیفم با بقیه فرق میکند
امام خمینی هرگز جان خود را برتر از جان مردم نمی دانستند. در زمان جنگ شهرها و به هنگام حملات موشکی و هوایی دشمن ، ایشان پناه بردن به پناهگاه را هم برخود جایز نمی دانستند و مایل بودند در آن وضعیت خطرناک و قرمز همانند دیگر مردمی باشند که جان پناه ندارند. اگرچه به ایشان تاکید میشد مردمانی هم هستند که به جان پناه می روند اما ایشان خود را همانند مردمی می نمودند که جان پناه ندارند و به همین علت تاکید داشتند که من تکلیفم با دیگران فرق دارد. نمونه ای از این دست را باهم میخوانیم...
در دوران موشک باران تهران، پس از اینکه اصرار برخی پزشکان اعضای دفتر که به امام ترک خانه و رفتن به جای امن را پیشنهاد میکردند به جایی نرسید، مرحوم حاج احمدآقا وارد اتاق امام شد. امام در حالیکه بسیار عصبانی بودند و در اتاق قدم میزدند، تا احمد آقا را دیدند فرمودند:" من از اینجا تکان نمیخورم. من چگونه از پناهگاه استفاده کنم در حالیکه همسایة من به خاطر من خانهاش ویران شود و... پاسدار محافظ من تکهتکه شود؟ اصلاً این آقایان مرا چگونه شناختهاند، من از اصرارها و پیغامهای این و آن خسته شدهام. آخر مگر میتوانم به پناهگاه بروم؟" و بعد از اندکی آرامتر شدند و گفتند:" من به همه گفتهام که اینجا را ترک کنید و هر جا میخواهید، بروید. آخر من تکلیفم با بقیه فرق میکند."
سید عبدالحسین طباطبایی
منبع : کتاب چند حکایت از روح الله
پیشدستی درسلام کردن
پیش دستی در سلام کردن یکی از صفات عالیه انسانی است که نشان از تواضع دارد.حال اگر یک انسان عارف مسلک در این امر خطیر را شاهد باشیم این امر بر ما محرز و مهمتر می شود.پیش دستی از زمان پیامبر یک صفت انسانی والا شمرده شده است چرا که حضرت پیغمبر بعنوان عالیترین مرتبه کمال انسان در این امر بسیار مهم همچنین ائمه اطهار (ع)الگوی جامعه بشری بخصوص اسلامی هستند و ما به این حرکت والا و ارزشمند انسانی مفتخر هستیم.امام خمینی (س)نیز به تاسی از این آموزه ها همان راه ادامه دادند و زمان دگر بار تکرار شد باشد که ما شاگردان نیز معلم خوبی برای انتقال این سیره نبوی باشیم.خاطره ای از "مرتضی تهرانی " را در این باره با هم می خوانیم ک
به جرأت میتوانم بگویم که هیچگاه نشد که من در مسیر رفت و آمدشان، امام را زیارت کنم و ایشان در سلام کردن پیشدستی نکرده باشند. این خصوصیت از خصوصیات اخلاقی حضرت رسول اکرم(ص) نیز گفته شده است. گاهی اوقات در هنگام دیدنشان، فاصله ما ده الی پانزده متر بود و من احتمال میدادم که اگر سلام کنم نشنوند. تصمیم میگرفتم وقتی فاصله کمتر شد سلام کنم ولی ایشان همیشه قبل از اینکه من اراده کنم سلام میکردند.
منبع : برداشتهایی از سیره امام _ ج3 _ ص 242 به نقل از کتاب سرگذشته های ویژه از زندگی امام خمینی (س) _ج5 _ ص31
تاکید امام خمینی بر عدم دخالت در زندگی خصوصی مردم
لاتجسسوا یک دستور قرآنی است که بر امر عدم دخالت در امور شخصی مردم تاکید دارد.آیه : «یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثیراً من الظن ان بعض الظن اثم و لاتجسسوا و لا یغتب بعضکم بعضاً....» (حجرات 12) تصریح دارد بر این امر "که ای کسانی که ایمان آورده اید از بسیاری گمان ها در حق یکدیگر بپرهیزید که برخی از گمان ها گناه است و درباره یکدیگر تجسس نکنید و برخی از شما از دیگری غیبت نکند". بنابراین شایسته است ما که افتخار مسلمانی و عمل به دستورات قرآنی کلام الله را داریم در این خصوص نهایت دقت نظر و عمل را بجا آوریم... در نمونه ذیل ، حساسیت حضرت امام خمینی (س) را در پیروی از این آیه شریفه ، بخوبی احساس میکنیم...
امام در مسائل خصوصی زندگی دخالت نمیکردند، اوایل زندگیمان، یادم نیست هفته اول بود یا ماه اول، به من گفتند:" من کاری به کار تو ندارم، به هر صورت که میل داری لباس بخر و بپوش، اما آنچه از تو میخواهم این است که واجبات را انجام بدهی و محرمات را ترک بکنی، یعنی گناه نکنی."
خدیجه ثقفی (همسر امام)
امام خمینی (س) : به پول بیتالمال دست نزنید
امام خمینی (س) به صیانت و مراقبت از بیت المال مردم بسیار حساس بودند تا جاییکه برای هزینه یک تلفن هم مراقب بودند که برای ایشان از محل بیت المال هزینه نشود. نمونه ای از این توجه را باهم میخوانیم:
"تا آغاز نهضت، حضرت امام تلفن نداشتند. شهرستانیها اعتراض داشتند که ما نیاز به ارتباط با شما داریم و شما تلفن لازم دارید و حضرت امام هم میفرمودند: پول بیتالمال، خرج رساله من و تلفن نشود. و سرانجام یک نفر بازاری، تلفنی به نام ایشان خرید و در منزل معظمٌله نصب کرد."
مصطفی زمانی
آینه حسن، ص 107
امام خمینی (س) : عبای من هم پاره است
ساده زیستی و دوری از تجمل گرایی آن هم برای عالی ترین مقام یک کشور دور از ذهن جهانیان است. اما این صفت انسانی را در امام خمینی (س) بخوبی درهمه امور زندگی وی مشاهده می کنیم. ایشان نه تنها اجازه ندادند تا دیوار حسینیه جماران گچ کاری شود،بلکه هیچگاه البسه فاخرهم نپوشیدند.
امام ازنظرپوشش ،خود را هم ردیف دیگر معممین قرار می داد و برتری نسبت به ایشان نداشت.در نمونه ی زیرشاهد این امرهستیم:
گاهی که امام برای زیارت یا کار دیگری از خانه خارج شده یا بازمیگشتند،میفرمودند: آقای فلانی، برای فلان شخص یک عبا بخرید. یعنی ایشان در خیابان و حرم مواظب بودند که اگر طلبهای وضع خوبی ندارد، فوری دستور میدادند که برای او عبا بخرید. یک روز شخصی پیش حضرت امام آمده بود و عبای خود را نشان داد و گفت:عبای من پاره است.امام به دنبال عبای خود گشت و بعد آن را به او نشان دادند و گفتند: ببین! عبای من هم پاره است.
محمدرضا ناصری
آینه حسن ، ص 194
امام خمینی (س) : زیر بار من هم نرو
تواضع و فروتنی ، صفتی انسانی است که هرچه مقام انسان بالاتر بوده و این صفت در او بیشتر تقویت شده باشد، مقام انسانیش بالاتر خواهد رفت.امام خمینی (س) که رهبری انقلاب اسلامی را برعهده داشتند،هرگز به سبب این مقام،تواضع و فروتنی خود را نه تنها از دست ندادند، بلکه در اوج قدرت ، آنرا در خود تقویت و زنده نگه می داشتند . نمونه ای از این دست را با هم میخوانیم.
یکی از نزدیکان امام نقل میکرد:" یک روز در جریانی که بین من و یکی از شخصیتها پیش آمده بود، سخت نگران بودم. خدمت ایشان رفته و موضوع را به ایشان گزارش کردم و در پایان عرض کردم: من در این دنیا زیر بار احدی غیر از شما نخواهم رفت. امام فوراً بدون تأمل فرمودند: زیر بار من هم نرو."
منبع : چند حکایت از روح الله _ گردآورنده : احمد عدالتی
فرازی از نامه عرفانی حضرت امام خمینی(س) به فرزندش حجت الاسلام و المسلمین سید احمد خمینی(ره) که در تاریخ 8 اردیبهشت 1361 نگاشته شده است.
«پسرم !اگر می توانی با تفکر وتلقین نظر خود را نسبت به همه موجودات به ویژه انسانها نظر رحمت و محبت کن،مگر نه این است که کافه موجودات از جهات عدیده که به احصا در نیاید مورد رحمت پروردگار عالمیان می باشند،مگر نه آنکه وجود وحیات و تمام برکات و آثار آن از رحمت های الهی است برموجودات ،و گفته اند "کل موجود مرحوم "مگر موجودی ممکن الوجود امکان دارد که از خود به نفسه چیزی داشته باشد یا موجودی مثل خود ممکن الموجود به او چیزی داده باشد،در این صورت رحمت رحمانیه است که جهان شمول می شود. مگر خداوند که رب العالمین است و تربیت او جهان شمول است،تربیتش جلوه رحمت نیست،مگر رحمت و تربیت بدون عنایت و الطاف جهان شمول می شود. پس آن چه و آن کس که مورد عنایات والطاف و محبت های الهی است چرا مورد محبت ما نباشد؟و اگر نباشد نقصی نیست برای ما ؟و کوتاه بینی و کوتاه نظری نیست؟»
منبع - صحیفه امام،ج 16 ص 28