به وبلاگ من خوش آمدید امید وارم از مطالب دینی مذهبی که حقیر مطالعه وجهت مطالعه شما عزیزان در وب سایت قرار داده ام بهره مند باشید از خداوند ارزوی توفیق تمام مسلمین خصوصا شیعیان علی ع را دارم
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
تثبيت نظام اسلامي حادثة غديرخم كي حادثة بسيار مهم و تع يينكنندة تاريخ اسلام است، به اين حادثه از دو ديدگاه و از دو بُعد م ىشود نگاه كرد. كي بعد مخصوص شيعه است، كي بعد متعلق به همة فرق اسلامى است. با توجه به بعد دومِ اين حادثه، بايد اين روحيه و اين احساس در همة مسلما نهاى عالم ب هوجود بيايد كه عيد غدير كه يادآور اين حادثة بزرگ است فقط متعلق به شيعه نيست. بُعد اولِ حادثه هما نطور كه گفته شد مخصوص شيعيان است، زيرا در اين حادثه اميرالمؤمنين ب هوسيلة پيغمبر به خلافت منصوب شده است و در همان روز و در همان ماجرا كسانى از رسول خدا پرسيدند، كه اى رسول خدا آيا اين اعلام از طرف توست يا از طرف خدا؟ فرمود: «مِن الله وَ رَسوله »1 يعنى هم امر الهى است و هم از سوى من است. اين حادثه را از اين ديد، شيعيان بزرگ م ىدارند كه اعتقاد شيعه ي عنى خلافت بلافصل اميرالمؤمنين بيشتر از همة دلایل، مستند به اين حادثه است. البته بحث در باب استنباط و استدلال به اين حادثه در كتا بهاى فراوان و متعدد در طول تاريخ اسلام از روز اول تا امروز ادامه داشته و من قصد ندارم كه دربارة اين مطلبى كه هزاران زبان و قلم دربارة آن گفتند و نوشته اند چيزى بر آنها بيافزايم. و اما بُعد دوم حادثه كه از لحاظ اهميت، كمتر از اين بُعد نيست، كي امر مشترك بين شيعه و سنى است؛ كه آن را قدرى بيشتر تشريح خواهم كرد. حادثه عبارت است از اينكه رسول خدا در سال دهم از هجرت به حج مشرّف شدند با جمعى از مسلمانان از مدينه و از ساير نقاط جزيرةالعرب كه مسلمان شده بودند. در اين سفر پيغمبر اكرم از حجِ خانة خدا براى بيان مفاهيم اسلامى، چه سياسى، چه نظامى، چه اخلاقى و چه اعتقادى استفادة كامل و شايان توجهى كردند. دو سخنرانى از رسول خدا در مِنى نقل شده است كه ىكي، ظاهراً در روز دهم يا همان حول و حوش روز دهم هست و ىكي در پايان ايام تشريق 2 كه تصريح شده و به نظر م ىرسد كه اين، دو سخنرانى است و نه كي سخنرانى. در 1. الإحتجاج على أهل اللجاج/ طبرسي/ ج 1/ ص 82 2. )ش ر ق( روشن ساختن/ به سوی مشرق توجه کردن/ عنوانی است که به روزهای یازدهم تا سیزدهم ماه ذی الحجه اطلاق می گردد و در قرآن با عبارت «ایّام مَعدودات » از آن نام برده شده است. سورة مبارکة بقره، آیة 203 پيامبر اعظم 51n اين سخنران ىها رسول خدا همة مطالب عمد هاى را كه مسلمانان بايد به آن توجه عميق بكنند، تقريباً بيان كردند، و عمدتاً مسائل سياسى است. انسان به خوبى درك م كىند اين كسانى كه امروز در دنياى اسلام حج را جداى از مسائل سياسى قلمداد م كىنند و تصور م كىنند كه در حج فقط بايد عبادت به معناى رایج و عادى آن داشت و هر كار سياسى را خارج از قوارة حج به حساب م ىآورند، چقدر از تاريخ اسلام و از سيرة نبى اكرم دور و بيگانه اند. مطالبى كه رسول خدا در اين سخنران ىها بيان كردند، كه در نوع كتب شيعه و سنى هم نقل شده، اجمالى از اين مطالب، اينهاست. اولاً دربارة جهاد حرف م ىزنند و جهاد با مشر يكن و كفار را مطرح م كىنند و اعلام م كىنند كه اين جهاد ادامه خواهد داشت تا وقتى كه كلمة «لا اله ا الله » همه گير بشود. دربارة وحدت اسلامى رسول خدا در اين سخنران ىها مطالبى را بيان فرمودند و تصريح كردند كه مسلما نها نبادا دچار جنگ داخلى بشوند و بر وحدت مسلمين و انسجام مسلمين اصرار ورزيدند. در مورد ارزش هاى جاهليت، با بيان صريحى، تصريح كرده اند كه اين ارز شها از نظر اسلام ناچيز و صفر محسوب م ىشود و ارزش نيست، «ألا وَ كلُُّ مأَثرَُة فِى الجاهِليَّةِ تَحتَ قَدَمَىَّ هَاتَي ن » هر ارزشى و هر شرافتى كه در جاهليت ارزش محسوب م ىشد را من در اين لحظه زير پاى خودم قرار دادم؛ ارز شهاى جاهلى را بهكلى نفى كردند. اختلافات مال ىاى كه بين مسلما نها از دوران جاهليت باقى مانده بود، مثلاً كسى به كسى قرض داده بود، از او بهرة پول خودش را و رباى مال خودش را طلبكار بود نفى كردند، نسخ كردند. «ألا وَ إنّ كُلَّ رِبّا مِنَ الجاهِليَّةِ فَهُو تَحتَ قَدَمَىَّ هَاتَين »1 و اولين بهرة پولى كه، اولين طلب رَبَو ىاى كه من برم ىدارم طل بهاى ربوى عمويم عباس است ك ه در جاهليت ايشان قرض م ىداده و طلبكار بوده از خيل يها فرمودند اينها را من برداشتم، نسخ كردم. ارزش تقوا را به عنوان برترين ارزش اسلامى باز تكرار كردند و تصريح كردند كه هيچكس بر هيچكسِ ديگر جز به بركت تقوا و پرهيزگارى ترجيحى ندارد. لزوم نصيحت ائم ةالمسلمين يعنى دخالت در مسائل سياسى و اعلام نظر به زمامداران و پيشوايان را مطرح كردند و آن را به عنوان كي فريضه اعلام كردند، كه همة مسلمين موظفند به زمامداران اسلامى نظرات خيرخواهانة 1. سيرةالنبوية/ ج 2/ ص 412 n52 انسان 250 ساله خودشان را بيان كنند و اعلان كنند. مسائل عمدة سياسى و اجتماعى جهان اسلام را پيغمبر اكرم در اين سخنران ىها بيان كردند و در همين سخنران يها حديث «ثَقَلين » را هم ذكر كردند، كه حديث ثقلين اين است كه فرمودند: من وقتى از ميان شما رفتم، دو چيز گرا نبها در ميان شما م ىگذارم «كِتابَ اللهِ وَ عِترَتى » قرآن را و عترتم را. بعد دو انگشت سبابه شان را پهلوى هم قرار دادند و فرمودند: آن دو مثل اين دو هستند، كه دو انگشت سبابه هيچ تفاوتى با همديگر ندارند. بعد فرمودند: مثل اين دو نيستند، انگشت سبابه و وُسطاى كي دستشان را بلند كردند، گفتند من عترت و كتاب را مثل اين دو نم ىدانم كه انگشت سبابه و وُسطى، ىكي از ىكي بلندتر است؛ بلكه مثل دو انگشت سباب هاند كه هيچكدام بر آن ديگرى ترجيحى ندارد. 1 و مسئلة عترت را مطرح كردند. بعد از اينكه اعمال حج انجام گرفت بلافاصله راه افتادند طرف مدينه. در بين راه در سر كي س هراهى كه بايد قوافل مدينه از قوافل يمن از هم جدا م ىشدند. محلى به نام غديرخم، حضرت ايستادند و درحالیكه نقل م كىنند شاهدان و حاضرانِ حادثه كه هوا به قدرى داغ بود كه اگر گوشت را روى زمين م ىانداختند كباب م ىشد، در كيچنين وضعيتى حضرت م ىروند روى بلندى م ىايستند تا مردم تدريجاً جمع م ىشوند، وقتى م ىبينند همه جمع شدند، بعد مسئلة ولايت را «و مَن كُنتُ مَولاه فَهذا عَلىٌّ مَولاه »2 را اعلان م كىنند و دست اميرالمؤمنين را م ىگيرند بلند م كىنند اي نجور كه همه ببينند. و در روايات متعدد هست كه زير بغل پيغمبر و زير بغل عل ىبن اب يطالب ديده شد وقتى كه دست را بلند كردند، براى اينكه به همه نشان بدهند. اين اجمالى از حادثه است. آن بُعدى كه مورد نظر من است بُعد بي نالمللىِ اسلامى و بي نالفِرق اسلامى كه مخصوص شيعه نيست اين است كه اگر فرض كنيم كه پيغمبر در اين اعلان، كه حتماً اين اعلان انجام گرفته و اين جمله از زبان پيغمبر صادر شده